میکرولرنینگ (کلمه ی یونانیmicro" " به معنی کوچک) به معنای به دست آوردن اطلاعات از طریق کلاس یا کورس های آنلاین در بازه ی زمانی کم است.
در میکرولرنینگ جلسات آموزشی خسته‌کننده، کتاب های درسی قطور ، کارگاه های آموزشی چند‌روزه و ... وجود ندارد.
شاید در وهله ی اول گمان کنید که میکرولرنینگ یک شیوه ی آموزشی جدید است که شما تا به حال از آن استفاده نکرده اید اما Microlearning چیز جدیدی نیست.
حتما شما از پلتفرم هایی مانند فیس بوک، توییتر، یوتیوب و Google استفاده کرده اید. این فناوری ها بسترهایی برای ارائه ی میکرولرنینگ هستند.
میکرولرنینگ به فراگیران اجازه می دهد اطلاعات را در هر زمان که بخواهند به دست آورند. می توان از دو نمونه ی میکرولرنینگ های موفق، TED-Ed یا برنامه ی آموزش زبان Duolingo نام برد. هر دو به یادگیرندگان این امکان را می دهند تا با دریافت سریع اطلاعات بسیار متمرکز، یادگیری خود را جهت دهند.
پس تعجب نکنید اگر به شما بگوییم که حتما حداقل یک بار از میکرولرنینگ استفاده کرده اید. در ادامه برخی از متداول ترین انواع Microlearning که تقریباً همه‌ی افراد از آن ها استفاده می کنند، آورده شده است.
ویدئوها
ماهانه 85 درصد از کاربران اینترنت در ایالات متحده از فیلم های آموزشی آنلاین استفاده می کنند. فیلم ها معمولاً سریع و زود‌هضم هستند و همراهی تصویر با صدا باعث می شود که موضوع راحت تر در ذهن باقی بماند. فیلم های سرگرم‌کننده و تأثیرگذار می توانند در مقایسه با مطالب نوشتاری، شانس بیشتری برای جذب مخاطب داشته باشند. یادگیرندگان همچنین می توانند به راحتی ویدئوها را با همسالان خود به اشتراک بگذارند و از مطالب ارائه شده، تأثیر بیشتری بگیرند.
اپلیکیشن ها
اپلیکیشن ها امکانات متنوعی را در اختیار ما قرار می دهند. می توانیم با استفاده از آن‌ها برنامه ریزی کنیم، می توانیم سرگرم شویم و یا با دوستانمان ارتباط برقرار کنیم.
204 میلیارد اپلیکیشن در سال 2019 در سراسر جهان دانلود شده است، این آمار نشان می دهد که اَپ ها از محبوبیت بالایی برخوردارند و راهی عالی برای تبدیل کردن تلفن های هوشمند و تبلت های فراگیران به ماشین های آموزش به خصوص میکرولرنینگ هستند.
بازی ها
طبق مطالعات اخیر، گیمیفیکیشن میزان عملکرد را تقریباً 35 درصد افزایش می دهد. در حالی که گیمیفیکیشن خود یک روش برای آموزش مجازی است، اما همچنین می‌تواند یک ابزار و بستر برای میکرولرنینگ نیز باشد.
بازی های سریع و پنج دقیقه ای که به مرور اطلاعات می پردازد به یادگیرندگان اجازه می دهد مطالبی را که یاد گرفته اند به یاد بیاورند و با استفاده از چالش ها آن ها را سرگرم کند.
اینفوگرافیک
اینفوگرافیک ها در یک نگاه اطلاعات زیادی را به مخاطب تحویل می دهند. با اینفوگرافیک می توان اطلاعات مهم را در زمانی کم و فقط با یک تصویر منتقل کرد.
شبکه های اجتماعی
این خبر خوب باشد یا بد، حدود 18 درصد آمریکایی ها به اخبار سیاسی ای که در شبکه‌های اجتماعی منتشر می شود، علاقه دارند. چرا که رسانه های اجتماعی اخبار را به شکل یک عنوان (تیتر) و یا در حد 160 کلمه، یعنی بسیار کوتاه به دست افراد می‌رسانند. ایجاد همکاری با رسانه های اجتماعی برای میکرولرنینگ به شما امکان دسترسی به ابزاری قدرتمند را می دهد که اکثر یادگیرندگان از قبل به طور روزانه از آن استفاده می کنند.
چرا میکرولرنینگ موثر است؟
میکرولرنینگ فقط یک شیوه‌ی از آموزش در عصر اینترنت نیست و لازم است توجه کنیم که فقط برای موقعیت هایی که زمانمان محدود است طراحی نشده. در حقیقت علم از این روش آموزشی به عنوان یک روش معتبر و موثر در یادگیری پشتیبانی می کند.
تحقیقات نشان داده است که میزان یادگیری با مطالعه در بازه های زمانی کوتاه، نسبت به نشستن در کلاس های درس برای ساعت های متمادی بیشتر است. (همه ی ما ساعت های طولانی کلاس های مدرسه و دانشگاه را به خاطر داریم.)
این نمودار نشان می دهد که در یک کلاس معمولی، تمرکز دانش آموزان پس از حدود 18 دقیقه شروع به کم شدن می کند و تا پایان کلاس به طور قابل ملاحضه ای کاهش می یابد. همین تحقیقات نشان داده است که اگر در طول یک کلاس یک ساعته، وقفه هایی در فواصل 15 دقیقه ای در کلاس اجرا شود، تمرکز یادگیرندگان پس از هر توقف به حالت اول برمی گردد.
نکته اینجاست: وقتی فردی فقط به دنبال یک تغذیه ی سبک است، منطقی نیست که کسی برای او به اندازه ی یک جشن عروسی غذا آماده کند. به جای سمینارها و دوره های یک‌روزه که ساعت ها طول می کشد، می توان کلاس های کوتاه تشکیل داد که همان اطلاعات را به لقمه‌های قابل هضم تر و کوچک تری تبدیل می کند.
اگر هنوز برای استفاده از میکرولرنینگ قانع نشده اید، به این اطلاعات توجه کنید. اگر در اینترنت زیاده گویی و یا گزاف گویی رخ دهد، تمرکز ما کاهش می یابد. یک مطالعه نشان داده است که 32 درصد از کاربران اینترنت پس از گذشت یک تا پنج ثانیه یک سایت کُند را رها می کنند و تنها یک ثانیه تأخیر در بالا آمدن سایت به معنای 11 درصد بازدید کمتر در کل است. به طور خلاصه، فراگیران می خواهند به سرعت اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا کنند و در صورت طولانی شدن زمان انتقال اطلاعات، مشکلی برای جستجو در جای دیگر ندارند.
مغز انسان در میکرولرنینگ
میکرولرنینگ فقط یک نظریه نیست، بلکه توسط علوم اعصاب (neuroscience)اثبات شده است. قشر جلوی مغز، بخشی از مغز شما که مسئول همه چیز از شناخت تا تصمیم گیری است. داخل این قشر هیپوکامپ و آمیگدال (the hippocampus and the amygdala).
قرار دارد که هر دو نقش اساسی در یادگیری دارند و در برابر میکرولرنینگ بسیار واکنش نشان می دهند.
هیپوکامپ مرکز پیام مغز شماست، اطلاعات را فیلتر می کند و درمورد اهمیت و حیاتی بودن این اطلاعات تصمیم می گیرد. سپس موارد حیاتی را برای ذخیره سازی و بازیابی در آینده به حافظه ی طولانی‌مدت می فرستد.
اطلاعات در هیپوکامپ حدود 20 دقیقه نگهداری می شود. اگر تا آن زمان داده ها به حافظه ی بلند مدت منتقل نشود، معمولاً توسط مغز دور ریخته می شود و دیگر برای یادآوری در آینده در دسترس نخواهد بود. علاوه بر این، هیپوکامپ فقط در فیلتر کردن یک منبع اطلاعاتی، آن هم برای یک مرتبه، عالی کار می کند. هنگامی که منابع اطلاعات زیاد شود یا فرد چند وظیفه را با هم انجام دهد، هیپوکامپ به طور خودکار فقط شروع به جمع آوری حیاتی ترین اطلاعات از هر دو منبع می کند و در داده هایی که جمع آوری و ذخیره می کند، حفره های بزرگی باقی می ماند.
آموزش عادی و معمولی نه تنها طولانی و خسته کننده است، بلکه عملاً فراگیران به دلیل کسل شدن به دنبال چک کردن تلفن همراه و یا کارهای دیگر می روند. پس مغز به هنگام یادگیری، چند وظیفه ی دیگر هم انجام دهد و این به این معنی است که در دانش منتقل شده به حافظه‌ی بلندمدت توسط هیپوکامپ خلأهایی به‌وجود می‌آید.
میکرولرنینگ کاملاً برعکس این عمل را انجام می دهد، با شکستن موارد آموزشی به قطعات کوچک تر، هیپوکامپ را هنگام دریافت اطلاعات هوشیار و متمرکز نگه می دارد، دریافت، مرتب‌سازی و ذخیره ی اطلاعات را برای مغز آسان تر می کند بدون اینکه تمرکز خود را از دست بدهد یا در هنگام یادگیری فرد وسوسه شود که به فعالیت های دیگری بپردازد. در نتیجه میکرولرنینگ یک نسخه ی فشرده و موثر از آموزش است که می تواند نیمی از زمان را صرف کند اما حتی تأثیر بیشتری نسبت به روش های سنتی آموزش داشته باشد.
آمیگدال به نوبه ی خود وظیفه پردازش احساسات و ایجاد عناصر سازنده ی تجارب حسی را بر عهده دارد. هنگامی که همزمان با هیپوکامپ کار می کنید، پاسخ های عاطفی پردازش شده توسط آمیگدال می توانند مسیرهای عصبی را برای بهبود یادآوری و حافظه تقویت کنند. هنگامی که یک یادگیرنده نسبت به یادگیری واکنش احساسی دارد، مغز اطلاعات را از حافظه ی فعال به حافظه ی طولانی‌مدت منتقل می کند تا بعداً از آن ها استفاده کند.
جمع بندی
مغز انسان میکرولرنینگ را دوست دارد و تقسیم بندی موارد آموزشی به مطالب کوتاه یا ویدئوهای چند دقیقه ای و همچنین مسئولیتی که شخص یادگیرنده در قبال آموزش خود دارد، همه و همه به انسان و مغزش برای بهتر یاد گرفتن و بهتر به خاطر سپردن کمک می کنند.
میکرولرنینگ ممکن است کوچک ترین ابزار برای محتوای آموزشی شما باشد، اما دقت کنید که ممکن است یکی از موثرترین ها باشد.
لینک منابع :